استاد بهرام سهرابی ، نخستین عکاس کرمان

استاد «بهرام سهرابی» فرزند «سهراب اللهداد» در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در یکی از بخشهای استان کرمان به نام «قنات غسان» زادهشد. نخستین سالهای تحصیلات ابتدایی را در تنها مدرسه آن شهر به استادی «استاد بهرام» به پایان رساند و چنان در یادگیری درسهای زمان پیش میرود و آنچنان مهارتی در ادبیات فارسی، نقاشی و خط پیدا میکند که با آن سن کم و در همان مدرسه به آموزگاری نوباوگان و نوجوانان برگزیده میشود. مدت چهار سال کار آموزش را ادامه میدهد ولی از آنجا که سرشار از عشق به تحصیل و کمال، در او فزونی مییابد، در سن ۲۰ سالگی پس از آنکه با یکی از شاگردانش نامزد میشود، راهی سرزمین هند میشود.
پس از تکمیل دورههای تحصیلی پیش از کالج، در یکی از کالجهای بهنام بمبیی به مدت سه سال به فراگیری دندانپزشکی مشغول میشود، ولی از آنجا که همیشه سببی کوچک سرنوشتهای «بزرگ» را دگرگون میکند، روزی برای گرفتن عکس برای یکی از مدارک تحصیلی خود به عکاسخانهای معروف میرود. و از آنجا که روح کنجکاو و مشتاق به آموزشش در پی یادگیری تازههای هنر بوده است، شیفته کار و هنر عکاسی میشود و بناگاه تصمیم میگیرد وارد رشتهی عکاسی شود. دندانپزشکی را کنار گذاشته و چون میخواسته هنر ظریف عکاسی را از راهی درست و علمی فراگیرد، مدت چهار سال این هنر را در کلاس عکاسی «استاد بهرام جی والا» یاد میگیرد و هفت سال نیز نزد استادش به کار عکاسی مشغول میشود. ولی در پایان عشق به یار و دیار و میهن پس از ۱۴ سال دوری با گنجینهای از هنر و زبان و دانش، وی را به زادگاه خود «کرمان» بازمیگرداند و پس از ازدواج با نامزد وفادارش «طوطی خداداد نیکدین» به کار و هنر عکاسی در استان کرمان میپردازد.
استاد بهرام سهرابی طی سالها، نخستین و تنها عکاس کرمان و چند استان دیگر بود و چه بسا که برای آمادهکردن عکسهای عروسی از شهری به شهر دیگر و از استانی به استان دیگر میرفت. او هنر ظریفش را بسیار خوب و طبیعی به مشتاقانش عرضه میکرد و بدون اغراق هر فرد کرمانی چندین عکس با نوشته زیبای «عکاسخانه بهرام سهرابی» را در آلبوم خود به یادگار دارد. او مهارتی ویژه در رنگ آمیزی و نقاشی بسیار زیبای رنگی عکسهای سیاه و سفید داشت و در آن زمان که هیچ از فیلمهای رنگی نشانی نبود، عکسهای نامزدی و عروسی و … را به اندازهای با مهارت و به شیوهای علمی و جالب رنگآمیزی و نقاشی میکرد که هیچگونه تفاوتی بین این نقاشیها و فیلمهای رنگی این زمان ندارد که بنا به گفتهی صاحبان آنها، هنوز هم پس از سالها، زیبا و بدون تغییر بهجای مانده است.
او نه تنها عکاس، بلکه نویسنده، نقاش و خطاط چیرهدستی نیز بود. از اینرو با نقاشی و عکاسی و خطاطی، تابلوهای بس زیبا برجای میگذاشت. او نه تنها عکاس بزرگان و شخصیتهای برجسته زمان خود بود، بلکه با هنر نقاشی پیکره بسیاری از آنان را بسیار طبیعی بر روی کاغذ آورده است. کتابهای درسی بسیاری را با انشا و خط زیبایی او نوشته شده که دارای نقاشیهای رنگی بسیار جالبی است، که در کتابخانه خانوادگی وی موجود است.
وی به زبانهای انگلیسی و گجراتی تسلطی کامل داشت. او نه تنها به نویسندگی علاقه داشت بلکه عاشق و شیفتهی خواندن کتاب و روزنامه بود و شاید به دلیل همین مطالعه و کسب کمال همیشگی بود که بیش از زمان خود میدانست.
وی با سخنانی گرم و روحیهای نیکوکارانه همواره مشکلگشای دردهای روانی و خانوادگی، بسیاری از خانوادههای کرمانی بود و تا آنجا که توان داشت از نظر مادی و مینوی بهویژه جوانان را دلشاد مینمود، او در شهر کرمان دوستان بسیاری داشت و سخنان گرم و قلب مهربانش در دل همه جای داشت.
در سالهای پایانی زندگانیاش به هنر عینکسازی هم راه برد و در عکاسخانه معروف خود ماشین شیشهبری عینک را نیز افزود.
افسوس که عمرش کفاف چندانی نداشت و در ۲۸ بهمن ۱۳۳۸ خورشیدی و در سن ۶۲سالگی پس از یک دوره بیماری از جمع عزیزان و یارانش دور شد، اما نام خود را به عنوان نخستین عکاس و هنرمند کرمانی برای همیشه در تاریخ هنر ثبت کرد.